مهارت های زندگی(مهارت نه گفتن)

يكي از مهارت هاي ارتباطي، نه گفتن است. مهارت نه گفتن يا رفتار قاطع به عنوان يكي از ابزارهاي مؤثر سلامت جسمي، رواني و اجتماعي شناخته مي شود .بسياري از نوجوانان به اين دليل دچار آسيب هايي مثل اعتياد به مواد مخدر و الكل مي شوند كه توانايي رفتار قاطع يا قدرت نه گفتن را ندارند. آنها اغلب رفتار انفعالي را بر مي گزينند. يعني براي اينكه حمايت و دوستي همسالان خود را از دست ندهند، در مقابل خواست هاي آنها مقاومت نكرده و دوستي خود را به بهاي ناراحتي خود و خانواده خود و يا آسيب ديدن حفظ مي كنند. از سوي ديگر بعضي از نوجوانان دراين حالت رفتار پرخاشگرانه نشان داده، دوستان خود را مي رنجانند و اين باعث كناره گيري دوستان و در نتيجه تنها ماندن نوجوان منجر مي شود كه اين امر نيز در نوع خود آسيب محسوب مي شود. چرا كه نوجواني دوره دوستي و صميميت است نه  تنهايي و انزوا .براساس گفته هاي فوق آموزش مهارت نه گفتن بسيار ضروري مي نمايد. رفتاري جرات مندانه داشته باشند تا هم خود آسيب نبينند و هم دوستان خود را حفظ كنند .البته هنگامي كه به نوجوانان مي آموزيم رفتار قاطع داشته باشند، اين نكته را نيز بايد به آنان بياموزيم كه موقعيت ها را ارزيابي كرده و امنيت شخصي خود را نيز در نظر بگيرند . در برخي از موقعيت ها برسر حرف خود ايستادن و رفتار قاطع داشتن مي تواند خطرناك باشد، مثل مواقعي كه شخصي مسلح يا مست باشد، يا مواد مخدر استعمال كرده باشد، بسيار خشمگين باشد و ...

آموزش رفتار قاطع يا مهارت نه گفتن از آموزش هاي ضروري دوران نوجواني است. تجربه نشان داده است كه اكثر كساني كه به سيگار، مواد مخدر، رفتارهاي پر خطر جنسي ، الكل و ساير آسيب هاي اجتماعي دچار شـده اند، از سنين نوجواني و در اثر ارتباطات صميمي با همسالان دراين وادي پا گذاشته اند . با آموزش مهارت هاي زندگي و مخصوصا رفتار قاطع به نوجوانان مي توانیم از بسياري از آسيب هاي آينده پيشگيري كرده، در عين حفظ دوستي و صميميت كه لازمه سنين نوجواني است، آسيب هاي ناشي از اين دوستي ها را به حداقل برسانيم 

رفتارهاي پر خطـر:

بعد از انقلاب صنعتي و با افزايش شهر نشيني كنترل هاي اجتماعي در شهرها كمتر شد و با كاهش اين كنترل ها رفتارهاي پر خطر انسان ها شهرنشيني نيز افزايش يافت. طلاق، اعتياد، فرار دختران از خانه، كودكان خياباني، زنداني ها و خانواد هاي آنها و... و مخصوصا دراين اواخر بيماري مهلك ايدز از جمله رفتارهاي پر خطر اجتماعي به شمار مي روند .

اعتياد از جمله آسيب هاي اجتماعي است كه وضعيت بسيارخطرناكي را براي جوامع و افراد ايجاد مي كنند . اعتياد يك آسيب چند عاملي است كه عوامل متعددي درايجاد آن  دخيل  هستند . اين عوامل را مي توان در سه گروه دسته بندي كرد . عوامل فردی ، متوسط و كلان . عوامل فردی مثل وضعيت رواني و شخصي هر فرد، افكار، نگرش ها و روابطش، عوامل متوسط مثل خانواده و ديگر گروه هايي كه فرد با آنها در ارتباط است، گروه هاي اوليه و ثانويه و عوامل كلان مثل وضعيت اقتصادي جامعــه، نرخ بيكاري، سياست هاي اجتماعي و ...

در بررسي اعتياد بايد هر سه گروه عوامل مورد بررسي قرار بگيرند . در ساده ترين تعريف ، اعتياد به معني وابستگي جسمي و رواني و فكري به يك ماده است كه اگر در فاصله زماني مقرر آن ماده به بدن نرسد، فرد معتاد دچار تنش ها و آسيب هاي جسمي و رواني مي شود. براي پيشگيري از اعتياد نياز است كه نوجوانان در هر سه گزينه فردي، متوسط و اجتماعي مورد آموزش و ياري قرار بگيرند .

بررسي وضعيت شخصيتي نوجوانان، ارتباطات آنها، شيوه برخورد آنها با خانواده و گروه هاي همسالان، وضعيت رواني آنها از بابت اضطراب ها و افسردگي و ...و هم چنين آموزش آنها از نظر چگونگي كاركردهاي اجتماعي از جمله نكات ظریفي است كه در آموزش رفتار پر خطر اعتياد بايد مد نظر قرار بگيرد .هم چنين دراين آموزش ها انواع مواد مخدر، مواد روانگردان، و شيوه هاي شناخت فرد معتاد به نوجوانان آموزش داده مي شود.از جمله رفتارهاي پر خطر ديگر، بي مبالاتي هاي جنسي است. نوجوانان بايد شيوه هاي صحيح مديريت انرژي جنسي خود را آموخته، از اين طريق به سلامت جسمي و رواني خود كمك كنند. اين مديريت مي تواند از راه هاي گوناگون اعمال شود.مي دانيم كه بيماري ايدز يكي از بيماري هايي است كه مي تواند از طريق ارتباط جنسي منتقل شود. شيوه هاي صحيح ارتباط جنسي، روش هاي مواظبت در ارتباطات جنسي و پيشگيري از اين بيماري ازجمله اموري است كه در كلاس ها و كارگاه هاي آموزشي رفتارهاي پر خطر بــه نوجوانان آموزش داده مي شود.

اهمیت نه گفتن

  • چرا باید نه بگوئیم؟
  • آیا نه یک مهارت است؟
  • چگونه می‌توان آنرا یاد گرفت؟
  • اینها سوالاتی هستند که شاید برای برخی افراد مطرح شده باشند. از آنجایی که زندگی اجتماعی مستلزم رعایت مواردی است که هم حقوق دیگران و هم حقوق فرد در آن باید مورد توجه قرار گیرد مهارت نه گفتن یکی از لازمه‌های موفقیت فرد در زندگی شخصی اجتماعی‌اش است. هر فردی ، برای خود عقاید ، ایده‌ها و اهدافی دارد، شیوه زندگی را برای خود برگزیده است و لازم است در مواردی که احساس کند این اهداف و ایده‌ها در برآورده شدن آنها با احتمال بروز مشکل روبرو خواهد شد؟ از مهارتهای خاصی استفاده کند تا بتواند خود را در مسیر مناسبی که برای خود برگزدیده است، نگه داردانسان اراده و اختیار و آگاهی دارد. بر اساس اراده خود می‌تواند تصمیمهایی برای زندگی داشته باشد. این تصمیمها از موارد بسیار جزئی یا موارد بزرگ و پراهمیت را شامل می‌شود، آنچه که به عنوان مانعی او را عملی ساختن تصمیمات خود باز دارد باید به نحوی از گذر مسیر او برداشته شود. برای چنین اقدامی قاطعیت ، قدرت و به عبارتی مهارتهایی چون نه گفتن و ... مورد نیاز است.

کودکان در سنین خاصی ویژگیهایی دارند که اندکی متفاوت از ویژگیهای آنها در سالهای دیگر زندگی استدر حدود سنین 4 - 5 سالگی تمایل دارند، استقلال بیشتری داشته باشند. در مقابل خواسته‌های دیگران مخالفت می‌کنند و به عبارتی از قول والدین لجبازی می‌کنند. این دوره سنی به سن ، نه گفتن معروف است. بطوری که رفتار معکوس به نحوی در اکثر عملکردهای کودک دیده می‌شود و او به نحوی می‌خواهد بر خلاف خواسته والدین خود عمل بکند. این ویژگیها بطور طبیعی در این سنین آغاز می‌شوند و می‌توان گفت تمرینات اولیه‌ای برای پیدا کردن مهارتهای مرتبط در سنین بزرگسالی هستند.از چه سنی نه گفتن را یاد بگیریم؟

مشابه این حالت را ما یکبار دیگر در دوره نوجوانی مشاهده می‌کنیم. در این دوره سنی نیز فرد بویژه نسبت به خواسته‌های والدین فرد حالت عناد و منفی کاری به خود می‌گیرد و تلاش می‌کند بیشتر مطابق با خواسته‌ها و نظرات خود عمل کند. این کار روشی برای نشان دادن حس استقلال در نوجوان است. با وجود اینکه این دوره‌ها به عنوان دوره‌های اختصاصی نه گفتن معروفند، اما یادگیری نه گفتن در هر سنی امکان پذیر است، با توجه به اینکه جهت دهی ویژگیهای فرد اهمیت قابل توجهی پیدا می‌کند.

انواع نه گفتن

اگر بخواهیم انواع مواردی که ما در آنها ناچار به استفاده از این مهارت هستیم را دسته بندی کنیم، به دو طبقه کلی می‌رسیم؛ نه گفتن به خود و نه گفتن به دیگران.

نه گفتن به خود

هر فرد برای خود اهدافی در نظر می‌گیرد و بر این اساس تصمیماتی اتخاذ می‌کند. بر این اساس و برای عملی ساختن تصمیمات خود لازم است با هر آنچه که در ارتباط با خود و مانع عملی شدن تصمیمات او می‌شود، مبارزه کند. در چنین حالتی فرد باید به خواسته‌های خود نه بگوید تا بتواند به اهداف خود برسد. تصور کنید فردی را که تصمیم گرفته است با اجرای یک رژیم غذایی مناسب تعدادی از وزن خود را کاهش دهد. کاهش دادن وزن هدف اساس اوست که برای رسیدن به آن باید دست از برخی رفتارهای خوردن بردارد. مثلا از خوردن ، شیرینجات خودداری کنید. زمانی که فرد در مقابل و وسوسه خوردن یک تکه شیرینی خوشمزه مقاومت می‌کند، در واقع به خواسته‌های خود جواب نه می‌دهد. خواسته‌هایی که با خواسته‌های اساسی‌تر او منافات دارد. به عنوان یک مثال دیگر دانش آموزی را در نظر بگیرید که قصد دارد نمرات بالایی در امتحان پایان سال بدست آورد. برنامه ریزی می‌کند و تصمیماتی می‌گیرد. طبعا در چنین برنامه ریزی ما زمان کمتری صرف تفریحات و غیره خواهد شد. زمانی که در مقابل وسوسه تماشای یک برنامه تلویزیونی مقاومت می‌کند، در واقع از مهارت خود برای نه گفتن به خود استفاده می‌کند.

نه گفتن به دیگران

زمانی که خواسته‌های فرد و تمایلات فرد با خواسته‌های دیگران منافات پیدا می‌کند. در این حالت فردی که تمایلات و خواسته‌های خود را ترجیح می‌دهد، ناچار است در مقابل خواسته‌های دیگران مقاومت کندچگونه می‌تواند این کار را انجام دهد؟ تصور کنید دانش آموزی که کتاب درسی خود را برای مطالعه خودش لازم دارد در مقابل درخواست دوستش که کتاب او را شب امتحان به امانت می‌خواهد، چه عکس العملی باید داشته باشد. در چنین مواردی معمولا مهارت نه گفتن احساس می‌شود.

در چه مواردی نه می‌گوییم؟

آیا در همه موارد باید از این مهارت استفاده کرد؟ آیا همیشه در مقابل خواسته‌های دیگران مقاومت کرد و با جدیت جواب رد به آنها داد؟ مسلم است که باید طبقه بندی مناسبی روی موارد و موضوعاتی که نه گفتن در آنها لازم به نظر می‌رسد، داشته باشیم. زمانی که قبول درخواستها خطرات و مشکلات جدی برای فرد به همراه دارد لازم است فرد با قاطعیت رفتار کند. مثل درخواست فردی مبنی بر استفاده از سیگار ، یا رساندن تقلب سر جلسه امتحان. اینها مواردی هستند که نتایج وخیم و جدی برای فرد به بار می‌آورند و لازم است فرد ، حتما مهارت لازم برای ابراز قاطعیت در این موارد را داشته باشد. در موارد دیگری چون امانت دادن کتاب به دوستی که خودمان آنرا نیاز داریم یا موارد مشابه دیگری می‌توان در ابتدا به دنبال راهکارهای دیگر بود در صورت عدم وجود این راهکارها از این مهارتها استفاده کرد.

ویژگی افرادی که مهارت نه گفتن دارند.

این افراد قاطعیت خوبی دارند، اعتماد به نفس آنها بالاست، برنامه‌های شخصی در زندگی دارند و اهدافشان روشن و واضح است و می‌دانند که از چه راهی به اهداف خود خواهند رسید. در مقابل افرادی که توان کافی برای نه گفتن ندارند اعتماد به نفس ضعیفی دارند، به راحتی تسلیم دیگران می‌شوند. ممکن است اهداف و برنامه ریزیهای مشخصی نداشته باشند و اگر داشته باشند اهمیت لازم را به آنها نمی‌دهند. این افراد معمولا به برآورده شدن خواست دیگران اهمیت می‌دهند که می‌تواند ناشی از ترس آنها به از دست دادن دوستیها ، طرد شدن و ... باشد.

تقویت مهارتهای نه گفتن

  • مشخص کردن اهداف و برنامه‌ها گام اول در این راه است. اهداف مشخصی داشته باشید و مسیرهای خود را برای رسیدن به این اهداف معین کنید.
  • اعتماد به نفس خود را تقویت کنید.
  • نه گفتن را با تمرین در مسائل جزئی‌تر تکرار کنید.
  • به افرادی که قاطعیت دارند و مهارتهای خوبی در این زمینه دقت کنید و ویژگیهای آنها را مورد توجه قرار دهید.
  • اطلاعات و آگاهیهای خود را افزایش دهید.

 

  • خود را تقویت کنید و مطمئن باشید که نه گفتن ، روابط اجتماعی شما را مختل نخواهد ساخت. در مواردی هم که نه گفتن به مسائل جدی و خطرناکی مربوط می‌شود، از دست رفتن رابطه به نفع شما خواهد بود. با برقراری روابط سالمتر اجتماعی جایگزینی برای رابطه از دست رفته خواهید داشت.

 مهارت‌ براي «نه» گفتن

·         مهارت «نه» گفتن يکي از مهم‌ترين مهارت‌هايي است که نه تنها در اعتياد، بلکه در بسياري از شرايط زندگي به درد مي‌خورد.در اينجا سه مهارت کاربردي را در همين زمينه متذکر مي‌شويم:
1 دست‌دست کردن: آنچه نوجوانان به طور طبيعي براي پاسخ منفي به خواسته‌هاي والدين استفاده مي‌کنند براي نوجوانان همسال نيز کاربرد دارد: «الان نه، باشه واسه بعد!» اما اگر فشار گروه افزايش‌يافت، نوجوان مي‌تواند بر سر موضوع مورد احترام بقيه اعضاي گروه عصباني شود: «بسه ديگه! نمي‌خوام کسي منو وادار به کاري بکنه؛ نه شماها، نه هيچ‌کس ديگه! هر موقع دلم خواست، مصرف مي‌‌کنم؛ نه ديرتر، نه زودتر‍!»
2 خروج موقت: سه واژه کوچک وجود دارد که بسياري از نوجوانان را به طور غريزي از دام فشارهاي لحظه‌اي دوستان نجات مي‌دهد: «بايد برم دست‌شويي!» جوان با استفاده از اين بهانه مي‌تواند از محيط گروهي خارج شده و به محلي خصوصي و آرامي برود و به وضوح درباره بهترين کاري که مي‌تواند انجام دهد يا به بهترين چيزي که مي‌تواند بگويد تا از شرايط ناخواسته خلاص شود، فکر کند.جوان اغلب پس از بازگشت به جمع همسالان درمي‌يابد که وسوسه قبلي‌اش فروکش کرده و توجه همه به کاري ديگر جلب شده است.
3 بهانه آوردن: نوجواني که نمي‌خواهد تسليم مصرف مواد مخدر ‌شود و از سوي ديگر از عواقب اجتماعي «نه» گفتن وحشت دارد، مي‌تواند يکي از عذرهاي زير را بياورد: «حالم خوب نيست، يه بار مصرف کردم حالم خراب شد» «اگه همين الان به خونه برنگردم، ديگه بهم اجازه بيرون اومدن نمي‌دن»، «پدر و مادرم منو تست مواد مخدر مي‌کنن.اگر جوابش مثبت باشه، آزادي‌ام رو ازم مي‌گيرن».
هر چهار جمله ياد شده اگر چه دروغ است اما به نوجوان کمک مي‌کند تا وقتي که گفتن حقيقت بسيار دشوار است راه متقاعدکننده‌اي براي فرار پيدا کند. اگرچه والدين مايل‌اند تا فرزندشان صادقانه پاسخ منفي بدهد اما قطعا نتيجه اين دروغ خيلي بهتر از نتيجه مصرف موادمخدر است.

مهارت " نه " گفتن

اگر دائماً مجبور باشيم تسليم درخواستهای دیگران شويم و با آنها موافقت كنيم و به همين خاطر شديداً احساس ناراحتى داشته باشيم، روزى مى رسد كه از خود بپرسيم «چرا نمى توانم نه بگويم دليل به هم زدن برنامه هاى شخصيم، با درخواست هاي ناتمام ديگران چيست؟ و چرا در جايى كه علاقه به «نه» گفتن دارم با گفتن يك «بله» شرايط سختى به وجود مى آورم؟» شايد شما مثالهاي نگران كننده تري بزنيد مثل اينكه در موقعيتي قرار گرفتم كه علي رغم ميل باطني خود مجبور شدم سيگار بكشم و ……. راستي چرا؟

احتمالاً از قطع شدن يا ضعيف شدن ارتباطات دوستانه خود با سايرين وحشت داريد و به همين خاطر از راه پذيرفتن بدون چون و چراى يك درخواست خود را از اين وحشت رها مى كنيد و يا اينكه آنقدر به شخص يا اشخاصى علاقه داريد كه از نه گفتن به آنها احساس گناه مى كنيد در نتيجه ساده ترين راه را اين مى بينيد كه به احساسات خود لطمه بزنيد و دست از خواسته ها و برنامه هاى شخصيتان بكشيد. شايد هم خود را در مقابل سايرين بيشتر از حد متعارف و معمول مسؤول مى بينيد و حاضريد براي آنها هر كاري بكنيد حتي به سلامتي خود ضرر بزنيد!!!
و به همين خاطر رد اين درخواست را بي معرفتي، خودخواهى و خودمحورى فرض مى كنيد پس باز هم خود و برنامه هاى خود را قربانى اين درخواست مى كنيد و در واقع ارزشهاي خود را فداي خواسته هاي نامعقول ديگران مي كنيد.

گاهى اوقات هم، انجام دادن كارهاى ديگران را از زاويه اى متفاوت مى بينيد و فكر مى كنيد درخواست آنها از شما به معناى مهم و با ارزش بودنتان است و اگر آن را نپذيريد در واقع نبايد هرگز منتظر تكرار چنين شرايطى باشيد.
تمام موارد ذكر شده نمونه هايى از تفكرات و باورهاي نادرست و مزاحمتهاى فكرى است كه پيش از نه گفتن به يك درخواست از ذهن ما مي گذرد.

از چه راههايى مى توان «نه گفتن» را ساده تر كرد؟
گام اول ، در قدم اول سدها يا موانعى كه از نظر اخلاقى و ذهني بر سر راهتان مى بينيد را شناسايى كنيد. براى مثال اگر دوستى از شما درخواست نابجايي كند و اگر به او نه بگوييد چه عواقبى خواهد داشت؟
- آيا مى ترسيد او هرگز پس از اين ماجرا با شما صحبت نكند.
- آيا از اين نگرانيد كه مبادا در مورد شما جور ديگري فكر كند.
يا اگر به كارفرمايتان «نه بگوييد» از كار بركنار مى شويد؟
يا رد درخواست يكي از همكارانتان واقعا از لحاظ شغلي براي شما زيان آور خواهد بود؟

گام دوم، پس از بررسى خطرات احتمالى از بعد منفى آن، با واقع بينى شرايط احتمالى را در ذهن خود ترسيم كنيد.عجله نكنيد با دقت اين گام را برداريد اگر نياز مي بينيد كه احتمالات مختلف را يادداشت كنيد اين كار را انجام دهيد شايد براي ابتداي كار مناسب باشد.
- اگر نه بگويم دوستم كمى ناراحت مى شود اما پايه هاى دوستى ما استوارتر از اين است كه با اين مورد خراب شود. از طرفى شايد دوستم به خاطر شنيدن «نه» صريح و رك من نسبت به دوستى ما اعتماد بيشترى پيدا كند.
- رئيس اداره حتماً در برابر «نه» گفتن من كمى ناراحت مى شود. اما اگر «بله» بگويم و با توجه به فشار روحى ناشى از به هم خوردن برنامه هايم عصبانى و بى حوصله كار كنم عواقب بدترى پيش خواهد آمد.
- اگر با دوستم در اين مدت بر خلاف ارزشهاي خود و خانواده ام عمل كنم در آينده عواقب خوبي هم از لحاظ فردي و هم اجتماعي در انتظارم نيست.

گام سوم ، قطعاً مطالعه شرايط احتمالى از ديدگاهى منطقيتر و خوش بينانه تر اين امكان را بوجود مى آورد كه عدم پذيرش خود را اعلام كنيم. قطعا شما ديگر دنبال توجيه ها و دلايل بي اساس نمي رويد.مهارت نه گفتن به شما اين آمادگي را مي دهد قبل از اينكه جواب مثبت دهيد ،فكر كرده و سريع گامهاي مورد نياز را برداريد و پاسخ منطقي به درخواستهاي ديگران بدهيد.برخي از اين پاسخهاي شما و نه گفتن هاي شما ممكن است آينده شما را تحت تاثير قرار دهد و برعكس ناتواني در نه گفتن در شرايط نامناسب، شما را درگير موضوعات و موقعيتهايي مي كند كه بازگشت به شرايط عادي بسيار مشكل است.

در اين مرحله مستقيم و با وضوح كامل «نه» را بگوييد. اجازه دهيد حركات و رفتار ناشى از مخالفت شما با انجام مسأله مورد نظر با كلامتان هماهنگ باشد، پس بهانه تراشى بى مورد نكنيد و به دنبال توجيه ماجرا نباشيد.

البته از آن جايى كه عادت كرده ايد سالها «بله» بگوييد و هنر «نه گفتن» به موقع را نداشته ايد براى موارد اوليه اين تمرين به مشكلاتى برخورد مى كنيد  كه بهتر است براى تمرين اين مهارت نخست از موارد ساده تر شروع كنيد و به مواردى «نه» بگوييد كه احتمال خطر و صدمات ناشى از آن كمتر است. به اين ترتيب مى توانيد بعد از مدتى تصميمات مهمتر و معقولانه اي بگيريد.

قطعاً شروع نه گفتن به افراد خاص ساده تر است مثلاً دوستان نزديك، خانواده يا غريبه ها... با هر كدام راحتتر هستيد با آنها شروع كنيد (البته فراموش نشود نه گفتنى كه دليل منطقى و حساب شده اى داشته باشد، نه مواردى كه از روى تنبيلى، بى حوصلگى و يا عدم پذيرش مسؤوليت است)

راههاى متفاوت يك نه گفتن منطقى و معنى دار:
1- استفاده از روش مستقيم و ساده:
وقتى شخصى از شما مى خواهد كارى را انجام دهيد كه امكان آن وجود ندارد، خيلى مختصر و به دور از هرگونه دليل تراشى، مخالفت خود را اعلام كنيد.حاشيه پردازي نكنيد.
براى مثال دوستى از شما مى خواهد تکالیف او را انجام دهيد ، اگر امكان اين كار وجود ندارد خيلى ساده بگوييد: نه، متاسفم ،من اين كار را انجام نمي دهم.

2-روش بازتابى:
رضايت و علاقه مندى خود را نسبت به اين پيشنهاد نشان دهيد و به دنبال آن مشخص كنيد در حال حاضر شرايط پذيرش اين درخواست را نداريد.
اگه شرايطم اجازه مي داد دوست داشتم تکالیف تان را بنويسم اما الان نمي توانم و امكانش نيست.

 

3-گفتن نه همراه با دليل:
دليل كوتاه و واقعى رد تقاضا را بدون پرداختن به حاشيه و ذكر جزئيات، مطرح كنيد.
نمى توانم تکالیف شما را انجام دهم چون براي انجام كارهاي خودم وقت كم دارم.

4-در اين روش با مطرح كردن پيشنهادى ديگر در واقع حسن نيت خود را به درخواست كننده نشان مى دهيد.
اين هقته نمي توانم با شما تفريح بيام،براي هفته بعد اگه فرصت شد چطوره؟

5- نه گفتن همراه با پرس و جو براى يافتن كارى ديگر.
راه ديگر اين است كه به درخواست كننده نشان دهيم براى انجام امرى ديگر آمادگى داريم و رد كردن اين مورد خاص به منزله رد تمام موارد ارتباطى نيست.
نمي توانم تکالیف تو را انجام دهم اما اگه كتاب يا منابعي خواستي مي تونم در اختيارت بزارم.

6- يك نوع از نه گفتن به گونه  ایست که درست مانند «نوارى كه سوزنش گير كرده است.» موقعيت ساده و خاص خود را تكرار كنيد. بدون هيچ شرح و توضيح. فقط تكرار مثل:
- نه من نمى توانم جزوه ام را به تو امانت دهم (نزديك امتحان است و شما فرصت كمي داريد)
- اما خواهش مى كنم زياد طول نمى كشد.
- نه نمى توانم جزوه ام را به تو دهم
- - قبول، چند فصل اول يا آخرش را بده .
- نه من نمى توانم جزوه ام را به تو دهم الان دارم مي خونم.
- يك نه بگوييد و از عواقب احتمالى بله خلاص شويد.

حتماً داستان كودك عاقلى! را كه با تلاش پى در پى معلم "الف" را نگفت شنيده ايد، او حرف اول را تكرار نكرد تا مجبور نباشد تا آخر "ی"  پيش رود.
گاهى اوقات داستان زندگى هم، همين است. خصوصاً در شرايطى كه خداى ناكرده به بيراهه مى رويم. اگر نه اول را با جرأت بگوييم اسير «بله» همراه با تعارف نمى شويم.
در ضمن اينكه فراموش نكنيد. اگر هميشه «بله» بگوييد و از نه گفتن پرهيز كنيد. كم كم بله گفتن شما بى معنى مى شود. (شايد به همين خاطر عروس خانمها هيچ وقت بار اول بله نمى گويند و ترجيح مى دهند سر خود را به گل چيدن گرم كنند!)
وقتى قلباً دوست داريد نه بگوييد، بله گفتن به شما استرس مى دهد و علايم جسمانى اين عدم پذيرش قلبى را به شكل سردرد، كشيدگى عضلات شانه و به هم ريختگى برنامه خواب خواهيد ديد و مدتها بايد وقت خود را تلف كنيد تا عواقب آن را جبران كنيد.

- در نه گفتن دچار گيجى و سردرگمى نشويد، برخى افراد نه گفتن به خواسته يك نفر را نه گفتن به آن شخص و ارتباط با وى مى دانند. نه گفتن به اين معنا نيست كه شما آن شخص را دوست نداريد فقط مفهوم آن «رد خواهش اخير او مى باشد.»
- باز هم تأكيد مى شود كه صادق، آرام و مؤدب نه بگوييد. اين كار به شما كمك خواهد كرد كنترل كارها را به دست گيريد. ديگران از شنيدن «نه» صادقانه شما خوشحالتر خواهند شد تا اينكه كارى را دودل، بى ميل و با تأخير انجام دهيد.
- نه را با قاطعیت و با احترام بگوئید ، شک نکنید.

یکی از موارد  ضروری نه گفتن در تعارف به مصرف مواد توسط دوستان معتاد یا غیر آن میباشد. حتما مشاهده کرده اید افرادی را که با سختی فراوان و با اراده اقدام به ترک مواد نموده اند و حالا با حضور در جمع دوستان قدیمی یا در یک مراسم به صورت ناگهانی درمعرض پیشنهاد مصرف مواد قرار گرفته و نتیجه تمام تلاشهایش را به باد فنا می دهد واین سرآغازی برای اعتیاد مجدد می شود.

خدمات درمانی ارائه شده

متخصصین و پرسنل حرفه ای

مشاوره هایی که تقدیمتان شد

  • آدرس : اهواز - خیابان آزادگان - خیابان 24 متری - بین دیده بان و شریف زاده - مجتمع شمخانی - واحد 10
  • تلفن تماس : 32234618-061
  • نمابر (فکس) : 32234618-061
  • پست الکترونیک : Info @ Navidemehr.ir