دروغگویی در کودکان و نوجوانان

دروغگویی درکودکان و نوجوانان

دروغ بیان مطلبی است که با حقیقت تطبیق نمی کند.دروغگویی یعنی اینکه شخصی به قصد گول زدن دیگران خلاف واقعه ای را بیان کند .تمایل به تکذیب حقیقت یا دروغگویی موضوعی است که کودک به طور مستقیم و غیر مستقیم با آن آشنا شده و بعدا جزء واکنش های او می شود.دردو سال اول زندگی خبرهای دروغ مربوط می شود به عدم درک و مهارت کودک در پی بردن و فهمیدن صحبتها ،چون اولا در این سن کودک نمیداند دروغ چیست و وثانیا چون فرهنگ لغات او کامل نشده لذا نمی تواند آنچه را شنیده یا دیده است عینا بیان کند بنا براین در این سنین گفته های نادرست کودک را نمی توان حمل بر دروغ گویی کرد در 4 تا 5 سالگی دروغگویی اغلب جنبه ی تخیلی دارد و کودک به شرح زندگی و تصورات خلاقه ولی خام و غیر دقیق کودکانه وخیالی می پردازد .شرح این تصورات به این منظور نیست که با دروغگویی مردم را گول بزند بلکه فقط کودک می خواهد تصورات تخیلی خود را که فکر می کند وجود دارد یا از آنها لذت می برد با دیگران در میان بگذارد.بعداز شنیدن داستانهای تخیلی ودیدن فیلم های افسانه ای این نوع دروغگویی بیشتر می شود.در این مورد اگر از کودک سوال شود که این گفته ها حقیقت داردیا نه مسلما غیر حقیقی بودن آنها را تایید می کند.معمولا با بالارفتن سن چون کودک بین واقعیت وخیال تفاوت می گذارد ،لذا کمتر به دروغگویی تخیلی می پردازد.دروغگویی ممکن است به علت تقلید از والدین یا دیگران صورت گیرد.مثلا پدری که مقروض است به کودک خود می گوید "هرکس آمد یا تلفن کرد بگو پدر به مسافرت رفته است "یا مهمانی می رسد ومادر به فرزندش می گوید "بگو مامان خانه نیست ". دراین حالت کودک دروغگویی را نوعی نفع شخصی می پندارد وبه تقلید از والدین خود به دروغگویی می پردازد.در فواصل پنج تا ده سالگی دروغگوئی به معنای واقعی در کودکان ظاهر می شود که از نظر آینده وخیم است.خوشبختانه چون کودکان در این سنین وابستگی کامل به والدین خود دارند آنها می توتنند با سعی و تدابیر عاقلانه ،دروغ پردازی فرزندان را به حداقل ممکن برسانند.

دروغگویی دفاعی به منظور رهایی از مجازات زمانی که از کودک بیشتر از توانایی جسمی و روحیش انتظار می رود ابراز می شود.کودک برای پنهان کردن خطاهایی که مرتکب شده یا حتی خجالت از بیان آنها به دروغگویی می پردازد.این نوع دروغگویی با شدت تنبیه و مجازات رابطه مستقیم دارد.مثلا کودکی که لیوانی را شکسته یا غذایی را خورده به علت ترس از تنبیه اظهار بی اطلاعی می کند.یا زمانی که تکالیف مدرسه را انجام نداده می گوید (بیمار بودم ،مادرم مریض شد،میهمان داشتیم..)

دروغگویی کودکان ممکن است ارادی یا غیر ارادی و ناخودآگاه به منظور معینی باشد،مثل بیان مطالب و قصه های ساختگی برای جلب محبت ،تحسین ،ترساندن دیگران یا به خاطر نسبت دادن محاسن یا قدرت و شایستگی قابل تمجید به خود یا والدین.مثلا پدرم صاحب مقام یا پولدار است.این نوع دروغگویی بیشتر جنبه گزاف گویی دارد و اغلب کودکان محروم از محبت یا دارای احساس حقارت دیده می شود و بعضی آن را مکانیسم دروغگویی نام نهاده اند که برای ارضای شخص مورد استفاده قرار می گیرد و به هر اندازه که احساس حقارت بیشتر باشد دروغگویی و خیال پردازی افزایش می یابد.

هدف از دروغگویی ممکن است برای انتقام جویی وآزار شخص و کینه توزی باشد.مثلا کودک شیشه ای را می شکند و آن را به خواهرش نسبت می دهد.عده ای نیز هدف معینی از دروغگویی ندارند بلکه بر اثر عادت و تربیت غلط دروغ می گویند.

دروغگویی تغییراتی را در بدن به وجود می آورد از جمله ضربان قلب و تنفس افزایش می یابد(شبیه این حالت در ترس هم وجود دارد)چشمها تغییر یافته و حالت مخصوصی به خود می گیرد به طوری که با به کار بردن دستگاه مخصوص و ثبت حرکات آن و رسم حرکات به صورت نمودار و حتی عکس برداری از قیافه،ضمن سئوال از شخص مورد آزمایش می توان دریافت که گوینده پاسخ صحیحی به سوال می دهد یا خیر.

طبق مطالعات و تحقیقات انجام شده اشخاص دروغگو افرادی بیقرار،عصبانی و نآرام و عصبانی هستند و دروغگویی نشانه ناراحتی هیجانی و روانی آنان است .دروغگویی قابل تامل دروغگویی مرضی یا دروغگویی بوالهوس است.این حالت بیشتر در سنین بلوغ و نوجوانی مخصوصا بین 15تا18 سالگی دیده می شود.این افراد معمولا شخصیتی هیستریک و بی ثبات دارند و از بیان روان و سلیس برخوردارند.اغلب بذله گو بوده و ظاهر فریبنده ای دارند و با سرهم کردن استادانه داستان های گوناگون به طور اغراق آمیز به دروغگویی می پردازند و دردسرهای مختلفی برای خود و دیگران ایجاد می کنند.اصطلاح میتومانی (افسانه بافی)را دوپره ابداع کرده است و می گوید در دختران بیشتر از پسران دیده می شود و ممکن است موروثی یا خانوادگی باشد ،زیرا در پنج نسل پیاپی از یک خانواده گزارش شده استافراد مبتلا گرایش مرضی به ساختن و پرداختن امور غیر واقعی و خلق افسانه های خیالی دارند.این افراد در حین دروغگویی حتی ممکن است به خودشان تهمت بزنند و خود را مقصر فاجعه ای قلمداد کنند و به این علت تحت تعقیب و پیگرد قرار گیرند .علت این امر اعتقاد غلط و بی جایی است که این افراد به دروغهای خود پیدا می کنند . به عبارت دیگر نه تنها دیگران را فریب می دهند بلکه خود نیز فریب دروغهای خود را می خورند.

برای درمان دروغگویی باید هرچه زودتر به رفع علت آن اقدام نمود و با صبر و بردباری ریشه ی اصلی گرایش و تمایل به دروغگویی را پیدا کرد.برای این کار یک دوره ی روان درمانی طولانی به منظور نوسازی شخصیت و رشد جنبه های عاطفی ،اخلاقی و وجدانی ضروری است . ثابت شده است که رفع احتیاجات ضروری،مادی،عاطفی و حذف تنبیه و از بین بردن اعتراف و اقرار به دروغگویی یا رشوه دادن به کودک اغلب کمک موثری در پیشگیری و درمان دروغگویی است.والدین نباید در حضور کودک دروغ بگویند و در صورت اجبار باید سعی کنند کودک را به حقیقت امر آگاه سازند .چون دروغگویی کودکان اغلب بخاطر مکتوم داشتن خطاهائی است که مرتکب شده اند،بنابراین بهتر است والدین به کودکان بفهمانند که خود آنان هم وقتی به سن کنونی فرزندان خود بوده اند اغلب خطاهائی نظیر آنچه که از آنها سرزده مرتکب شده اند که با ارائه راه های صحیح از طرف بزرگان خانواده اصلاح شده اند و به آنان یاد داده می شود که از خطا و تفصیر نترسند و عملا ثابت کنند که خطا و اشتباه از دروغگویی کمتر است.

روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنائی:دکتر بهروز میلانی فر

خدمات درمانی ارائه شده

متخصصین و پرسنل حرفه ای

مشاوره هایی که تقدیمتان شد

  • آدرس : اهواز - خیابان آزادگان - خیابان 24 متری - بین دیده بان و شریف زاده - مجتمع شمخانی - واحد 10
  • تلفن تماس : 32234618-061
  • نمابر (فکس) : 32234618-061
  • پست الکترونیک : Info @ Navidemehr.ir