دزدی در کودکان و نوجوانان

اگرچه دزدی مسئله ای اجتماعی است ،ولی مطالعات انجام شده درباره علت و انگیزه ی آن ناقص است .کودکان و نوجوانانی که به علت دزدی به مراجع قانونی سپرده می شوند سالیانه از دهها هزار نفر تجاوز می کنند.
متاسانه جامعه هنوز نپذریفته است کودکی که دزدی می کند به جای آنکه توسط پلیس و محاکم قضایی تنبیه شود باید به وسیله ی روانپزشک مورد معاینه و معالجه قرار گیرد.
افراد جامعه و حتی والدین کودکی که دزدی کرده است همیشه منتظر اعلام محکومیت او از طرف دادگاه و مجازات و پرداخت جریمه هستند بدون اینکه به علت و انگیزه ی دزدی توجه کنند.
افراد باهوش معمولا اشیای مورد نیاز خود را سرقت می کنند و دزدی این افراد غالبا زود آشکار نمی شود،در حالی که کودکان عقب مانده به علت عدم رشد کافی هوش خیلی زود آشکار می گردد.حتی نوع شئی سرقت شده نیز در افراد باهوش و کودکان عقب افتاده با یکدیگر تفاوت دارد.
کلمه دزدی در سه سال اول زندگی نباید به کار برده شود ،زیرا کودک هنوز با مفهوم مالکیت آشنا نیست به عبارت دیگر نمیتواند اموال خودش را از دیگران تشخیص دهد.مثلا کودک دو یا سه ساله ای که لوازم معمولی خانه را برای بازی برمی دارد یا آنها را در جایی پنهان می کند دزدی نکرده است .منظور ما از دزدی در این مبحث آن دسته از دزدی هایی است که با وجود هشدار و تنبیه فراوان ،کودک دوباره مرتکب آن می شود.دزدی ممکن است در مورد اشیایی باشد که در دسترس است یا ممکن است بعد از تهدید یا شکستن در یا شیشه و نظایر آن انجام شود.این نوع اخیر بیشتر به صورت دزدی های دسته جمعی دیده می شود.
مطالعات انجام شده حاکی از آن است که کودکان دبستانی هر شئی را سرقت می کنند،ولی با این همه پول را بیشتر ترجیح می دهند .در کودکان بزرگسال دزدیدن دوچرخه و از 16 تا 17 سالگی به بالا ماشین دزدی در پسران شیوع بیشتری دارد.
تمایل به مالکیت اشیاء گاه به صورت دزدی ظاهر می شود .مثلا نوجوانی که تمایل دارد دوچرخه سواری کند در اولین فرصت دوچرخه ای برمی دارد و به گردش می رود و در موقع برگشتن از ترس دستگیری ،تنبیه و زندان ،از دادن دوچرخه به صاحبش امتناع می کند و یا چون از دوچرخه سواری لذت برده مایل نیست دوچرخه را پس دهد و آن را جایی پنهان می کند.
دزدی ممکن است برای شناساندن خود و ابراز شخصیت یا جلب محبت دوستان باشد.مثلا کودکی از جیب پدرش پول برمی دارد و برای دوستاش هدیه می خرد یا آنها را به رستوران می برد برایشان خرج می کند .
دزدی ممکن است جنبه ی انتقام جویی و آزار رسانی داشته باشد.مانند کودکی که پس از تنبیه شدن لوازم مورد احتیاج پدرش را می دزدد و به این نحو پدرش را ناراحت و خودش را ارضا می کند و یا اینکه در شب امتحان دفترچه یادداشت یا کتاب هم کلاسی خود را برمی دارد.
فقدان تربیت اخلاقی و کمبود های عاطفی،حسادت،وجود احتیاجات شدید شخصی ،گرسنگی ،نداشتن پوشاک از عوامل دیگر دزدی هستند .
دزدی ممکن است به صورت یک واکنش نوروتیک مثلا در جریان یک حمله ی هیستریک حمله صرع و یا فرار غیرارادی با فراموشی دیده شود.یا به علت وسوسه ها و فشارهای درونی و وسواسی باشد که به آن کلوپتومانی (دزدی بیمارگون)گویند.در این صورت شئی دزدی شده ممکن است حتی دارای جنبه و ارزش سمبلیک باشد .این دزدی ربطی به احتیاج مادی شخصی ندارد.
دزدی از مغازه بیشتر در دختران مخصوصا در دوران عادت ماهیانه و اغلب به صورت دله دزدی ،ناخنک زدن و دزدیدن اشیاء مورد نیاز مخصوصا لوازم آرایش دیده می شود.این دختران از لحاظ هوشی غالبا در حد طبیعی یا بالا هستند و علت آن را نمی توان فقط یک واکنش نوروتیک دانست.
مطالعه انجام شده نشان داده است در سنینی که دختران از مغازه دزدی می کنند پسران به سرقت اتوموبیل می پردازند.از لحاظ هوشبهر آمار دادگاه جوانان شهر بالتیمور قابل توجه است:در 80 درصد موارد هوشبهر این افراد بین 70 تا 100 بوده و فقط 20 درصد هوشبهر بین 110تا 130 گزارش شده است.
دزدی ممکن است به صورت انفرادی یا دسته جمعی انجام گیرد.در دزدی های دسته جمعی ممکن است فرد با دیگران به دزدی بپردازد و یا اینکه مسئولیت مراقبت از افراد دیگر را در مقابل نیروهای انتظامی به عهده داشته باشد.
فقر اقتصادی،بی باکی و جسارت محرک های نیرومند برای دزد ی به شمار می روند ،اما همه ی علت های دزدی را نمایان نمی سازد.آمار نشان می دهد که دزدی در طبقات فقر و ثروتمند یکسان دیده می شود .روانکاوان عقیده دارند که کودک به منظور به دست آوردن ایمنی و قدرت بیشتر به دزدی متوصل می شود.در واقع اشیاء سمبول یا قدرت و امنیت هستند.پدران و مادرانی که از وضع اقتصادی خود شکایت می کنند ناخودآگاه کودکان خود را به این امر تشویق می کنند .پدر و مادری که به علت کثرت کار کودکان خود را به دایه یا پرستار می سپارند و به جای مهر و محبت با دادن پول و خرید اسباب بازی کودک را مشغول می کنند در واقع این تصور را در کودک ایجاد می کنند که اشیا و لوازم به منزله ی عشق و محبت است.بنابراین هرچه را که می بیند مایل است به دست بیاورد و درصورت ناکامی اقدام به دزدی می کند .درهر دزدی باید انگیزه ای که باعث اقدام به دزدی شده و چه نیاز یا نیازهایی با انجام آن ارضاء یا سرکوب شده است ،مشخص شود.
مطالعه ی بالینی روی 44 جوانی که دزدی کرده بودند نشان می دهد که 14 نفر آنها از محبت خانواده بی نصیب بودند و بقیه بدون استثناء یا مدت ها به علت بیماری از خانواده ی خود دور بوده و در بیمارستان بستری شده اند یا همیشه مورد تنبیه و سرزنش خانواده بوده اند.
دزدی تقریبا همیشه با دروغگویی همراه است و مسئله ای است بسیار پیچیده و باید هرچه زودتر علت و انگیزه ی آن بررسی و در رفع آن کوشش شود.رواندرمانی به مدت طولانی برای بازسازی و نوسازی شخصیت و شناخت انگیزه های درونی و رفع احتیاجات مادی ،معنوی،عاطفی اساس درمان را تشکیل می دهد.تنبیه اگر چه در بعضی از موارد اثرات موثری داشته است .شرکت دادن دانش آموز و یا دادن مسئولیت های مختلف مثلا در دسته های نمایش،موزیک،هنر و فعالیت های ورزشی اکثرا باعث از بین رفتن دزدی شده است.
منبع :روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنائی –دکتر بهروز میلانی فر

خدمات درمانی ارائه شده

متخصصین و پرسنل حرفه ای

مشاوره هایی که تقدیمتان شد

  • آدرس : اهواز - خیابان آزادگان - خیابان 24 متری - بین دیده بان و شریف زاده - مجتمع شمخانی - واحد 10
  • تلفن تماس : 32234618-061
  • نمابر (فکس) : 32234618-061
  • پست الکترونیک : Info @ Navidemehr.ir